** פֿــاطراتــ فـرامـوش شـבه**
دست به صورتم نزن میترسم بیفتد نقاب خندانی که بر چهره دارم! وبعد سیل اشکهایم تو را با خود ببرد وباز من بمانم و تنهایی... سلام دوستان من بعد از مدت ها امدم امیدوارم با کمک شما بتونم وبم رو خوب بسازم من یه وب دیگه ام دارم بعد از چند وقت که اینجا کارم خوب پیش رفت ادرس اون وبمو بهتون میدم باتشکر اسم مستعارم لعیایه ولی اسم خودم فائقه است ممنون دوستان..... * گُل آفتابگردان را گفتند : چرا شبها سرت را پايين مي اندازي؟ گفت : ستاره چشمک ميزند، نَميخواهم به خورشيد خيانت کنم.......... بِـ ـهــ سَلامتي همه اونايي که مثل گل آفتابگردان هستند. آلــــیس کُــــجایی؟؟؟؟!!! بیــــــآ..... اِینجا عَجیب ترین سَرزمین دُنیـــآست..... سَگــ ـها با یه دست نوازش تا آخر عُمـــر وفادار آدم میمونن ولــــی..... بَعضی آدمهـــا دنیایی مُحبت بهشون میکنی آخرشم دستت رو گــــاز میگیرن.
آرزوهایت را به همان خِدایــــی بسپار: که بخــــاطر خنداندن یک گـــــُل آسمــــان را میگریاند سلام به شما دوستان خوش آمدید به وبم امیدوارم لحظات خوبی روداشته باشید قبل از هرچیزی منم قوانین وبم رو بگم: 1)توهین کردن به کسی وحتی توهین به خود بنده ممنوع 2)باهر کسی تبادل لینک نمیشه اگه من خوشم آمد حتما لینکتون میکنم واگر هم لینکم کردید بهم خبر بدید تا منم لینکتون کنم 3)از دوستانی هم که لینک میکنن ودیگه سر نمیزنن لینکشون رو حتما حذف خواهم کرد 4)واما در آخر که حرف همه همین است اینکه نظر یادتون نره
باران میبارد ، من چتر نمیخواهم
من منتظرت میمانم تا دستهای مهربان تو
که برشانه هایم میگذاری
چتربزرگتری باشد برایم
هنوز باران میبارد
هنوز انتظار میکشم
هنوز چتری بر سر نگرفتم
هنوز دلم هوایی ست
به هوای تو…
اری باران میبارد...
آرزو کردم
وقتی دستم را در بازویت حلقه میکنم
و باهم گام بر می داریم؛
عکاس های محلی
از خوشبختی ما عکس بگیرند…
بـ ـــ هـــ بــَعـضیـا باس گفـت :
اين جمـله ی " دوستـت دآرَم "
سلام و احـوالپـرسی نيـست کـه بـه هـر کـی ميـرسـی ميـگی !
سَــنـگیـــن باش یکـَم......